حدس میزدم که به قولتان عمل نکنید. اجازه بدهید بگویم آدم یسیار عقده ای هستید چون من یک مطلب خیلی با احترام برایتان گذاشته ام وشما من مخاطب وبلاگ را به سخره گرفته اید یکبار می گویید مطلب می گذارم یکبار می گویید در حیطه وبلاگ نیست. از آنجا می گویم آدم عقده ای هستید که به اکثر پاسخ هایتان که به نظرات داده اید نگاهی انداختم و با کمال تعجب دیدم که اگر کسی به شما انتقاد هر چند محترمانه ای بکند با اشده توهین ها مواجه خواهد شد. و اگر نظر چاپلوسانه باشد آن وقت است که خوشتان بیاید. وبلاگ گردانی برای روستای چون آستمال جرات می خواهد که الحمدالله شما از آن بی بهره اید.
پاسخ:
کسانی که بنده را می شناسند خوب می دانند، فردی هستم روشن فکر و منطقی که همیشه با احترام کلام بر دهانم می چرخانم،ونیازی به حروفات کینه ای شما نیست که خصوصیات مرا به دیگران تحمیل کنید!

و همیشه کسانی که در نظراتشان به دنبال تفرقه افکنی در بین مردم شریف آستمال باشند،با احترام اما قاطعانه پاسخ می گیرند.

و این هیچ ربطی به چاپلوسی و عقد ه ای بودن ندارد.

شما،تعداد افرادی هستید که با پنهان شدن در زیر القاب خود ساخته (دوست،هم کدی،و...) قصد دارید با استفاده از وبلاگ آستمال وبنده،به اهداف خود برسید.

و مطمئن باشید بنده اجازه نخواهم داد این وبلاگ را پل رسیدن به خواسته هايتان کنید.واین نقطه ی عطف اعصبانیت شماست!!!

بنده هیچ قولی نداده و اگر منصفانه قضاوت کنید،گفتم بعد از تحقیق و بررسی مطلبی ارائه خواهم داد،که بعد از تحقیق،به شما در جواب نظرات اخیرتان پاسخ دادم؛( یا به شرکت تعاونی روستایی مراجعه کنید یا با بنده تماس داشته باشید) که تا به امروز جز کلیک کردن بر روی وبلاگ آستمال اقدام منطقی دیگری نداشته اید!!

و با ارض پوزش،بنده هیچ گاه بدون اطلاع و اجازه از شخصی نمی توانم مطلبی را در مورد ایشان ارائه دهم.

اما شما بر ارائه ی مطلبی که به دور از موضوع و هدف وبلاگ می باشد،پا فشاری می کنید.

شما که دم از جرات و شجاعت می زنید،

پس چرا،جرات نوشتن نام واقعی خود را در وبلاگ ندارید؟؟

پس چرا،همیشه نقاب بر چهره انداخته و دنبال حق و حقوق خود از طریق یک وبلاگ فرهنگی و اجتماعی هستید؟؟؟

پس چرا،جرات رو در رویی با شخصی که همیشه نام ایشان را در نظرات تان می آورید را ندارید؟؟؟

پس چرا،جرات یک تماس تلفنی با بنده را ندارید؟؟؟ بنده که چند باریست به شما پیشنهاد می دهم با بنده تماس بگیرید تا شما را در رسیدن به پاسخ پرسش هایتان راهنمایی کنم.!!

پس چرا،جرات و شجاعت به خرج نمی دهید ؟؟؟ بفرمایید تا بنده از شما یاد بگیرم !!!

امیدوارم دیگر دوستان مخاطب با ذکر نام، قاضی گفتمان بنده و شما باشند!

سلام بابک جان خواهشن اون قولی که دادی در مورد شرکت تعاونی مرز نشینان مطلب می گذاری هر چه زودتر عمل کن. باور کنید بعضی ها دارند تو این شرکت به ریش من و شما می خندند. فقط کافیه یه کم جرات به خرج بدی. خیلی ممنون از زحماتت.
پاسخ:سلام...

به ریش شما شاید ولی به ریش بنده تبسم هم نمی کنند!

چون این وبلاگ، وظیفه ی شناساندن روستای آستمال در فضای مجازی را بر عهده دارد، نه اینکه رسیدگی به امور شرکت های بازرگانی!!!

بنده فقط می توانم شما را در رسیدن به جواب سوال هايتان راهنمایی کنم. که این هم به عنوان وظیفه ی دوستانه می باشد. وگرنه در خصوص موضوع و مطلب وبلاگ بی ربط به نظر می رسد.

شما با تماس شماره ی همراه بنده که در پروفايل موجود می باشد. به بسیاری از سوالهایتان جواب خواهید یافت.

با تشکر

سلام آقا بابک دلت واسه ارسلان خیلی تنگ شده درانتظار

نباشید کاری کردید که ارسلان به زودی به نانوایی برمیگردد
پاسخ:بنده به جز انتظار ظهور،منتظر کسی نیستم. پیشنهاد می کنم یک بار دیگر نظر فوق را بخوانید!!!!

سلام آقا بابک ارسلان حکمش دهیاری را کرفت. ما در انتظار یم.
پاسخ:سلام... هنوز نه!    شعری تقدیم به چشمان منتظر شما...!
یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان
تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان
ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف
این زمان یوسف من نیز به من بازرسان
رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند
یارب آن نوگل خندان به چمن بازرسان
از غم غربتش آزرده خدایا مپسند
آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان

کاش برای دهیاری یک فرد غیر بومی انتخاب می کردند تاحرف و حدیثها جمع می شد .دهیار شدن ارسلان باعث تشدید اختلافات می شود .
پاسخ:سلام...

 

سلام بابک .ننم عرض ایلیر ددم بویورور یعنی چه ؟تحقیق کن جواب بده .
پاسخ:سلام...
این سوال رو باید از دوستی که در نظرات قبل این جمله یا مثال رو نوشته،بپرسی.
منم اولین باره می شنوم!

سلام خسته نباشی زیاد چاپلوسی می کنی .آنقدر این وبلاک را دوست می داشتم ولی الان شما داریدسنگ افرادی را به سینه میزنی که لیاقت ندارند وبه همه نشان دادند. خودتو اصلاح کن واقع بین باش وهمیشه حرف حق رو بزن وگرنه این وبلاک ریزش خواهد داشت وبه شخصیت اجتماعی خودت لطمه وارد میشود.
پاسخ:سلام...
ممنون از تعبیر شما!!!نمی دانم شما تعریفتان از چابلوسی چیست؟؟!!
لیاقت من،شما و همه در روزی که پرده از چهره ی اعمالمان بگشایند قابل سنجش می شود! و امروز شما با تهمت و قضاوت خودتان را مدیون آنها در آن روز نکنید!!!
کاش می شد همه درون خود را اصلاح کنیم و گرنه من با اصلاح افکارم که جز خدمت و عشق به زادگاهم در نظرم نیست! چیزی عوض نخواهد شد!!!
حرف حق را در نوشتن لقب (بی طرف) و در این سو تهمت و قضاوت شما به خوبی می نگرم!!!حرف حق؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وبلاگی که مخاطبانش چون شما یکطرفه به قاضی روند و تک بعدی موضوع را بنگرند ریزش کرده است،هم چون دیواری بدون پی!!!! شخصیت اجتماعی بنده اگر با تشکر و قدر دانی از کس یا کسانی که در یک مورد خاص مانند همین مطلب برای روستای آستمال تلاش کردند لطمه بخورد!؟ کمی دور از انصاف باید باشد!!!
حضرت علی(ع) می فرمایند:اگر شخصی را شب در حال گناه دیدی،فردا آن را به چشم گناهکار نبین،شاید توبه کرده است!!!!
وبنده فقط از اشخاص به خاطر کار و عمل قابل ستایش آنها،تشکر یا قدر دانی می کنم وگر نه من به اعمال و رفتار گذشته ی آنان کاری ندارم!
و آخر اینکه،به جای مشکل تراشی و منفی نگری،حلال مشکل شویم و ارائه کننده ی راه حل!!!!
بنده همچنان به حضور و نظرات شما نیازمندم!
امیدوارم شما هم کمی در موضوع تامل بفرمایید!

بابک جان سلام ممنون از زحماتی که میکشی ولی مردم روستا یک آرزویی دارند که بدانند عضویتشان درشرکت تعاونی مرز نشینان چی شد . آقای ارسلان عبدالهی بعنوان مدیر عامل شرکت تا به حال هیچ مجمعی نگذاشته وچندین بارفرمایشی درخانه هیئت مدیره انتخاب نموده اند . وتا به حال هیچ سودی عاید اعضا نشده .ولی معرفی برای اخذ وام کم بهره به چنداستاد دانشگاه واطرافیان ودوستانش داده کاری ندارم خواهش می کنم به بحث وبررسی بگذارید .تا نظر مردم را بدانیم حق مردم را در روز روشن می خورد وطوری نقشه می کشد که فکر مردم به جای دیگه مشغول باشه خیلی .........
پاسخ:سلام دوست گرامی...
سوال بسیار زیبا و قابل بحث و تحقیقی را مطرح فرمودید.!
حتمآ من در این مورد مطلبی ارائه خواهم داد تا عزیزان هم ولایتی نظراتشان را بفرمایند.
البته باید در این مورد کمی بیشتر تحقیق و بررسی انجام دهم.
امید است آقای عبدالهی سوالات شما را صادقانه و قابل تفهیم جواب دهند.
بسیار متشکرم از شما به خاطر انعکاس برخی مشکلات که شاید حرف دل بسیاری از عزیزان هم ولایتی باشد.!!

با سلام .تعریف وتمجیدشما از آقای پورطهماسب بوی فتنه ونفاق میدهد چون اگه دنبال کاری رفته باهماهنگی ومشورت پنج نفر هیئت امنا رفته ونیازی به تعریف شما ندارداگر بخواهیم کاری پیش برودبایدگروه را تشویق کرد. درکار گروهی یک نفر هیچ کاری نمی تواند بکند ولی اگر هزینه ضریح رامتقبل شده لازم است تشکر وقدردانی شود .
پاسخ:سلام...
اگر در تشکر از فردی فتنه و نفاق به وجود می آمد،هیچ جای دنیا از کسی قدر دانی نمی شد!!!
بنده در این مطلب از اشخاصی که واقعآ برای ساخت ضریح در زمان ساخته شدن، تلاش کردند. قدر دانی کردم و این کوچکترین دستمزدی بود در قبال زحمات آنها!!!
من مطمئنم که مشورت و هماهنگی در ساخت ضریح نقش کلیدی نداشته،بلکه تلاشهای تمام اهالی محترم آستمال و در راس آنها آقای محمد پور طهماسب بوده است که امروز شاهد ضریحی زیبا و ارزشمند هستیم.
در کارهای گروهی اسم و نام اشخاص گروه مطرح نیست،این عمل و زحمت است که گروهی را در کاری موفق می کند و در ساخت ضریح سید جبرئیل کار فردی بیشتر به چشم می آمد تا گروهی!!!
بدون تدبیر و مدیریت و تلاش خالصانه، امروزه با صرف بالاترین مبالغ هم کاری از پیش نخواهد رفت.
هزینه ساخت ضریح را هم به وضوح والبته با مدارک در مطلب می توانید مطالعه بفرمایید.
با تشکر از نظر شما...!

سلام
انتظار داشتم نظر مو بزارین ولی با این کارهاتون هیچ وقت نمیتونید صدای روشن حق خاموش کنید شخیص بودنتون اینجا معلوم شد.
پاسخ:سلام...
تمام نظرات شما در وبلاگ گذاشته شده است.باور بفرمائید که نظر دیگری جز این نظرات گذاشته شده در وبلاگ،ثبت نشده.
بنده انسان صادقی هستم.مطمئن باشید اگر نظری اینجا ارائه شده، با کمال احترام در مطلب گذاشته می شود.
لطفآ دوباره زحمت بکشید اون نظری که می فرمائید رو بزارید.
هیچ قدرتی نمی تواند صدای روشن حق را خاموش کند.البته اگر واقعآ حق باشد!!!!ولی من در شخیص بودن و مورد احترام بودن شما شکی ندارم و از بحث با شما بسیار خرسندم.
منتظر آن نظر به دست من نرسیده ی شما هستم.

سلام
اولا تعمل نه تامل دوما من این نظر در جواب ترک اوغلی نوشتم که نیازی به پاسخ شما نبود مگر اینکه خودتان بااین نام برای دفاع از مطلبتان این
نظر را گذاشته باشید که یک جوی بدید به مطلبتان!!
چرا وقتی کسی میادو از مطالبتان یه تعریفی میکنه ازاسم رگ و ریشش نمیپرسین؟ وفقط وقتی یه نقدی میشه ازتون یا یه نظری داده میشه که بر وقف مرادتان نیست میچسبید به نام مستعار تاخوانده را از اصل مطلب منحرف سازید به جای اینکه تامل کنید در مفهوم نقدها تا شاید کج نروید راهتان را که بد جور کج شده!!
ضمنا این آدم خیانتش به مردم ثابت شده است پس شما بادفاعتان خودتونو بیش از این خراب تر نکنید.
پاسخ:سلام...
اولآ،تعملی که بنده نوشتم به معنی:(پرداختن به کاری در عمل) می باشد.منظور بنده این بود که شما خود عامل به کاری نیستید و در سخن گفتن هنروری می کنید.
ثانیآ:(وقف مراد) نه، (وفق مراد)!!! كلمه وقف که شما نوشتید، در زبان فارسی به معنى ايستادن، توقف، حبس كردن، منحصر كردن چيزى، به كسى است .
ثالثآ،نام بنده در سر برگ وبلاگ به وضوح نوشته شده است و بنده به هیچ وجه نام خودم با پسوند زیبای آستمال را در هیچ کجای دنیا پنهان نمی کنم.حتی اگر به نفع من نباشد!!! و نیاز به استفاده از نام مستعار نمی باشم.
بنده اگر به مانند شما با القابی عوام فریب و با پنهان شدن زیر آن در وبلاگ باعث تفرقه باشم،و مشکلات شخصی خودم را با دیگر اشخاص اینجا بیان کنم،دیگر نمی توانم فعالیتی سایبری داشته باشم.
شما باید عقده ی دلتان را به گونه ای خالی کنید که از شانس بنده، اینجا را انتخاب کردید.!ولی بنده همیشه به مخاطبان چه از نوع انتقاد چه تشویق،احترام گذاشته و خواهم گذاشت.
کسی که در وبلاگ آستمال به خود جرعت توهین و تهمت می دهد باید جرعت نوشتن نام واقعی خود را هم داشته باشد. وگرنه بنده از کجا بدانم که شما یک آستمالی هستید یا یک تفرقه افکن؟؟؟!!! کسی که با احترام نظر می دهد دانستن نام واقعی یا مستعار فرقی به حال ما و شما نمی کند.
اگرتقدیر از اشخاصی را که از نظر بنده زحمتکش زادگاهم (آستمال) هستند،شما کج روی به حساب می آورید.واقعآ متاسفم برای  این طرز فکرتان!!!
بنده به حمد و یاری خداوند همیشه،در همه جا و خصوصآ در نظر مردم شریف روستای آستمال، فردی شخیص و عاشق به زادگاهش قلمداد می شوم. شما به فکر خودتان و البته عقده هایتان باشید که کار به دستتان ندهد.
امیدوارم شخصی که با نام ترک اوغلی نظر داده بودند جواب سوال یا اتهامات شما را بدهند.
و متشکرم از نظر شما آذربایجان بالاسی!!!

محض اطلاع آقای ترک اوغلی باید عرض کنم که همین آقای به قول شما ازجنس خاک آستمال بزرگترین خیانت را در حق مردم همین خاک مقدس آستمال انجام داده وبزرگترین عامل ناآرامی ها واختلافات اخیر روستا همین آدم است وکسی که آستمال را دوست داشته باشه هیچ وقت نمیتونه به خودش بقبولونه که محمد پورطهماسب برای رضای خدا و سربلندی روستایمان کاری بکنه.
کرینجان خاک اصلی اوست وفرزندان اصیل آستمال هنوز زنده اند که خودشان کیمیا کنند خاکشان را.
پاسخ:با تشکر از انتقاد تند شما،
ولی ای کاش کمی هم تعمل می کردید در گفتارتان!!!
ریشه ی هر آدمی از طرف پدر آن سنجیده می شود و پدر آقای محمد پورطهماسب ریشه و اصالتی کاملآ آستمالی دارد.پس ایشان هم متولد آستمال و هم ریشه ی آستمالی دارد!
ای کاش شما خودتان را معرفی می کردید تا می دانستیم ریشه ی شما در خاک کدام آبی فرو رفته است که اینگونه شخصی رو متهم می کنید.
شجاعت بدان معنا نیست که ترسی نداشته باشی!شجاعت در واقع بدین معناست که بترسی و جلو بروی...!
کاش شجاعت شما در نوشتن نامتان به اندازه ی نوشتن چنین کلماتی هم بود.!
خیانت را آنان کرده اند که پشت پرده خیمه شب بازی می کنند!
خداوند ناظر بر اعمال ماست و مطمئن باشید مزد هر کس را قدر زحمات یا به قول شما خیانتش به مردم آستمال خواهد داد. و زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد. که کرد!

باسلام:بهتربودبه جای عکس ضریح عکس محمدپورطهماسب رومیزدیدوبهترتراین بودکه شعری راکه درمطلب نوشتیدیک باربرای این شخص میخواندیدوخودتان هم درمعنی آن اندیشه میکردیدتاشایدخجالت میکشیدیداز نوشتن مطالبی برای شخص خاص ومینوشتید مطالبتان رابادرنظرگرفتن همه ی مردم وخوش رقصی نمیکردید برای یک نفر!!چرا که این وبلاگ به نام آستمال است .پس قلمتان را به نفع روستایمان حرکت دهد تاکمک شود به حرکت روستایمان به جلونه اینکه بزرگ ترنشان دادن شخصی مثل ممی دایی که بااین کارریاکارانه وشهرت طلبی اش اگر کاری هم برای سید جبراییل(ع) کرده بود که میتوانست اخروی وبدون ریاباشدهمه رابه این دنیاوشهرت طلبی اش فروخت.ای کاش بستر وبلاگتون آنقدر سالم میبودکه میتوانستیم بانوشتن نام خود نظراتمان رابنویسیم.ومن میدانم این خلاقیت درشما هست که این کار راعملی کنیدچرا که میدانم هسته وریشه ی پاک وسالمی داریدودر آخرتشکرمیکنم از عزیزانی که بی ریاوبرای خداوبدون هیچ چشم داشتی وبدون اینکه دوست داشته باشند دیده بشن وبرای خداوآخرت قدم جلو گذاشته اندوتعدادشان کم هم نیست دستشان را میفشارم وازخداوندمتعال بهترین هارا برایشان آرزو میکنم. با تشکر
پاسخ:سلام عاشق...!
ای کاش به جای این همه زحمت برای نوشتن این نظر،کمی هم دستور و لغات زبان فارسی مطالعه می کردید!!!!
بنده در این وبلاگ از اشخاصی که خالص و بی ریا برای زادگاه مادریشان زحمت می کشند،کوچکترین و کمترین کار را انجام میدهم و آن سپاس و قدر دانیست! آیا این کار خجالتی به همراه دارد!؟
آقای محمد پورطهماسب سفارش و حقوقی در قبال این مطلب برای بنده نداده است که نامش را در این مطلب بنویسم! ریا در درون و نیت انسانهاست، شما شاید قدرت دیدن درون انسانها را دارید!!!
عاشق عزیز،همیشه نتیجه ی کار است که توانا بودن هر انسانی را نشان می دهد و ممی دایی نتیجه ی کارش به نحو احسن مشخص می باشد.
شعر و شعار ها،سخنان،تصاویر،نیت بنده همه برای یک هدف است و آن هم سر بلندی و پیشرفت زادگاه عزیزتر از جانم(آستمال)می باشد.
لطفآ نا سالم بودن نیت و ترس خودتان را گردن وبلاگ آستمال نگذارید!اگر شما می توانستید نام خود بلکه اجدادتان را هم اینجا می نوشتید!
کاش به جای دفع اشخاص مفید،قدر دانشان بودیم و ارزشمند جلوه شان می دادیم تلاش هایشان را!
باز متشکرم از نظر و انتقاد شما دوست عاشقم...!

با سلام دو مطلب متناقض در متن قيد شده . ابتدا متذكر شده ايد هيچ كس به غير از افراد ذكر شده در ساخت ضريح نقش ندارند در پايان از همه كساني كه در ساخت آن حتي ذره اي تشكر كرده ايد .يعني براي چندمين بار از دو يا سه نفر قدر داني كرده ايد . مطلب ديگر اينكه آقاي محمد پورطهماسب بعنوان نماينده هيئت امنا بوده در غير اينصورت اصلا در مقامي نبود كه قرارداد امضا كند.با مطالب جنابعالي تمام كساني كه وجه مالي كمك كرده اند و حتي ساير اعضاي هيئت امنا كشكند .
پاسخ:سلام...
منظور بنده این بود:همانطور که در مطلب عرض کردم،به غیر از اشخاص ذکر شده در مطلب،در طول مدت زمان ساخت ضریح هیچ شخصی حتی یک بار به محل ساخت ضریح نرفته و پیگیر مراحل کار نشده است!!! و در عموم نام اشخاصی شنیده می شود که حتی آدرس محل ساخت ضریح را نمی دانند!!!در پایان هم،به ادب از تمام کسانی که به هر نحو ی کمک رسانی کردند،قدر دانی شده و شفاف بودن سخن بنده به چشم می خورد. و تناقضش در نظر شما عجبی دارد!!!
بنده فقط و فقط یکبار از شخصی تشکر کردم،این هم کاملآ واضح هست.
دوست ظاهرآ همشهری،بنده با چشمان خود محتوای نوشتاری درون قرارداد ضریح رو کاملآ مطالعه کردم.و امضای هر سه شخص نامبرده در پای قرارداد وجود دارد.و نام و امضای آقای محمد پورطهماسب به عنوان نماینده ی هیئت امنای امام زاده سید جبرئیل آستمال در زیر قرارداد درج شده است.
همشهری عزیز شما که حتی از نوشتن نام خود می ترسید، چگونه می توانید از مقام و منزلت شخصی سخن بگویید؟! مقام آقای محمد پور طهماسب و هر عاشق اهل بیت(ع) نشان نوکری آنهاست!که توفیق داشتنش نصیب هر همشهری نمی شود! کسانی که برای تشکر و قدر دانی از خود، کمک مالی می کنند، بهتر است مالشان را صرف دنیای فانیشان بکنند!! 
و اما بنده منکر زحمات قبلی دیگر اشخاص عضو هیئت امنای امام زاده نیستم. ولی در این مورد نقش خواصی نداشتند!
 از نظر و انتقاد زیبای شما بسیار متشکرم.